کد مطلب:106526 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

خطبه 141-درباره نهی از غیبت











[صفحه 331]

از سخنان آن حضرت علیه السلام است: ای مردم كسی كه برادر مسلمانش را به استقامت در دین، و درستی طریقه و آیین می شناسد، دیگر به گفته های مردمان درباره او گوش فرا ندهد، آگاه باشید گاهی تیرانداز تیرش به خطا می رود، لیكن تیر سخن نادرست در دل می نشیند و (اگر چه) باطن آن از میان می رود اما خداوند شنوا و آگاه است، بدانید میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. از امام (ع) درباره معنای این سخن پرسش شد، آن حضرت انگشتان را به هم چسبانید و میان گوش و چشم خود قرار داد و فرمود: باطل این است كه بگویی شنیدم، و حق این است كه بگویی دیدم. احاك الكلام یحیك: سخن كارگر و اثر بخش شد حاك نیز به همین معناست یحیل نیز روایت شده است، یعنی باطل می شود و اصابت نمی كند. این خطبه درباره نهی از شتاب در تصدیق كسی است كه دیگری را كه ظاهرش محفوظ و به صلاح و دینداری مشهور است به عیب و نقصان در دین متهم كند، و این عبارت دلالت دارد كه علاوه بر جایز نبودن غیبت، شنیدن آن نیز منع شده است، و آیه شریفه یا ایها الذین امنوا ان جائكم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین اشاره به همین مطلب دارد، سپس با ایراد ت

مثیت امكان خطای كسانی را كه به بدگویی و غیبت مرد مبادرت می ورزند یادآوری و فرموده است: تیرانداز گاهی تیرش به خطا می رود، جهت مطابقت این مثل با احوال كسانی كه به غیبت مرد می پردازند این است كه گاهی از اوقات كسی كه مورد عیبجویی دیگری قرار گرفته از آن عیب بكلی پاك است و در این صورت آنچه درباره او گفته شده صائب و مطابق با واقع نیست و مانند تیری است كه رها شده ولی به هدف نخورده باشد، بنا به روایت این كه یحیك الكلام درست باشد، معنایش این است كه تیر گاهی خطا می كند و موثر واقع نمی شود، ولی سخن در همه احوال اثر خود را می بخشد اگر چه حق و مطابق با واقع نباشد، زیرا آبروی انسان را مخدوش و او را از نظر كسانی كه به درستی وی را نمی شناسند آلوده و چركین خواهد ساخت. فرموده است: و باطل ذلك یبور و الله سمیع و شهید. این سخن مبتنی بر تهدید است، و ثمره گفتار دروغی را كه گوینده از نظر منافع ناپایدار مالی یا حیثیتی و امثال اینها گفته تحقیر كرده، و آن را در برابر عقوبتهای بزرگ الهی و خشم پایدار خداوند ناچیز شمرده است، زیرا این كه خداوند سمیع و شهید است یعنی شنوا و آگاه است مستلزم شمول خشم خداوند نسبت به غیبت كننده است، و خشم خداوند

نیز مستلزم كیفر و عذاب اوست. فرموده است: اما انه لیس بین الباطل و الحق الا اربع اصابع، عمل شخص غیبت كننده و پیامد كردار او مفسر این گفتار است، همچنان كه عبارت: باطل این است كه بگویی شنیدم، و حق این است كه بگویی دید م، چگونگی عمل را روش می كند، و در این جا دو نكته وجود دارد: اول- این كه بیان آن حضرت كه فرموده باطل این است كه بگویی شنیدم، مستلزم كلیت و تعمیم آن نیست تا هر چه را می شنود باطل باشد زیرا در این صورت باطل و مسموع در یك ردیف قرار می گیرد و هر دو را باید ترك كرد. دوم- این كه مراد این نیست كه همین گفتار گوینده كه بگوید دیدم حق است بلكه حق آن چیزی است كه مشاهده كرده است، همچنان كه گفتن جمله سمعت (شنیدم) باطل نیست، بلكه آنچه شنیده است باطل است، و در واقع جمله های رایت و سمعت خبر دادن از چیزی است كه دیده و شنیده شده است، و مجازا به جای مخبر عنه یا مرئی (دیده شده) و مسموع (شنیده شده) نشسته اند. و توفیق از خداوند است.


صفحه 331.